١٤) جزء چهاردهم قرآن کریم، آیات ١٠٦ الى ١٢٨ سورهی نحل
باز هم بگو
گروهى از مسلمانان به دست مشركان گرفتار شدند و آنان را شكنجه كردند كه از اسلام بازگردند. آنان عمار، پدرش یاسر و مادرش سمیه، صهیب، بلال و خبّاب بودند. پدر و مادر عمار آنقدر پایدارى كردند كه زیر شكنجه كشته شدند، ولى عمار آنچه را مىخواستند گفت و آزاد شد. سپس گریهكنان نزد پیامبر(ص) رفت. پیامبر(ص) پرسید: «چه شده است؟» گفت: «بسیار بد شد. مشركان رهایم نكردند تا نسبت به شما جسارت كردم و از بتان به نیكى یاد كردم.» پیامبر(ص) اشكهاى عمار را پاك كرد و گفت: «اگر باز هم خواستند شكنجهات كنند آنچه مىخواهند، بگو.» خداوند در این مورد فرموده است:
هر كس بعد از ایمان آوردنش به خدا كافر شود، مگر كسى كه مجبور شود، ولى قلبش به ایمان مطمئن است، ولى كسانى كه سینهشان به كفر گشاده شود، خشمى از خدا بر آنان است و عذابى بزرگ دارند. براى این كه آنان زندگى دنیا را بر آخرت ترجیح دادند، و این كه خدا گروه كافران را هدایت نمىكند. آنان كسانى هستند كه خدا بر دلها و گوش و چشمهایشان مهر زده و آنان خود بىخبرانند. به یقین آنان در آخرت زیانكارانند. سپس پروردگارت براى كسانى كه بعد از شكنجه شدن، هجرت كردند، سپس جهاد كردند و صبر كردند، به راستى پروردگارت بعد از آن حتماً آمرزندهی مهربان است.
آیات 106 الى 110
هر كس از خود دفاع مىكند
روز قیامت هیچ كس از شخص دیگرى دفاع نمىكند و تنها به دفاع از خودش مشغول است و فرصتى ندارد كه غم دیگران را بخورد. البته دفاعى كه از خودش مىكند سودى برایش ندارد زیرا، اعمال خودش را به او مىدهند. خداوند یگانه مىفرماید:
روزى كه هر كس مىآید از خود دفاع مىكند و به هر كس آنچه كرده بىكم و كاست مىدهند و به آنان ستم نمىشود.
آیهی 111
ناسپاسى كردند
قرآن، سرنوشت مردمى را یادآورى مىكند كه سرزمینى سبز و خرم داشتند. شهرشان امن بود و روزى فراوان به دست مىآوردند. آنان آنقدر ثروتمند بودند كه آلودگى بدنشان را با خمیر پاك مىكردند و مىگفتند نرم است و بدنمان را اذیت نمىكند. این كفران نعمت باعث شد پس از مدتى رودخانهاى كه سرزمینشان را سیراب مىكرد خشكید و محصولاتشان از بین رفت و چنان دچار فقر و بدبختى شدند كه خمیرهاى خشكیدهی آلوده را جمع كردند و خوردند و بر سر تقسیم آن جنجال به پا كردند. خداوند مهربان به مسلمانان هشدار مىدهد كه از روزىهاى حلال بخورند و شكرگزار باشند و مىفرماید:
و خدا شهرى را مثال زد كه امن و آرام بود. از هر سو روزىاش فراوان مىرسید، پس نعمتهاى خدا را ناسپاسى كردند. و خدا به سبب آنچه مىكردند، طعم گرسنگى و ترس را به آنان چشاند. و به یقین فرستادهاى از خودشان براى ایشان آمد؛ پس او را دروغ خواندند، پس در حالى كه ستمكار بودند عذاب آنان را فراگرفت. پس، از آنچه خدا به شما روزى داده، حلالِ پاكیزه بخورید و نعمت خدا را سپاسگزارید؛ اگر فقط او را مىپرستید.
آیات 112 الى 114
حرام است
مشركان بسیارى از چیزها را حرام مىدانستند و حلال و حرامهایى كه قرار مىدادند به خدا نسبت مىدادند. خداوند مهربان چیزهایى را كه حرام است مشخص نمود و فرمود هر كس براى حفظ جان خود ناچار شود چیز حرامى بخورد به شرط آن كه فقط به مقدار نیازش بخورد اشكالى ندارد. این حكم در قرآن چنین آمده است:
جز این نیست كه مردار و خون و گوشت خوك و آنچه نام غیر خدا بر آن برده شده را بر شما حرام كرده است؛ و هر كس ناچار شود، سركش و زیادهخواه نباشد، به راستى خدا آمرزندهی مهربان است. و براى آنچه زبانهایتان به دروغ وصف مىكند نگویید این حلال است و این حرام تا به خدا دروغ ببندید. به راستى كسانى كه بر خدا دروغ مىبندند رستگار نمىشوند. بهرهاى اندك و عذابى دردناك دارند.
آیات 115 الى 117
حرام نبود
بسیارى از چیزها بر بنىاسرائیل حرام بود. زیرا آنان قوم ستمكارى بودند؛ رباخوارى مىكردند و مردم را از راه خدا بازمىداشتند. خداوند آنان را مجازات نمود و بعضى از چیزها را بر آنان حرام گردانید. در قرآن آمده است:
و بر كسانى كه یهودى شدند آنچه را قبلاً برایت شرح دادیم حرام گرداندیم و ما بر آنان ستم نكردیم؛ ولیكن آنان خودشان ستم مىكردند. آنگاه پروردگارت نسبت به كسانى كه به نادانى كار بدى انجام دادند؛ سپس بعد از آن توبه نمودند و اصلاح كردند، البته پروردگارت پس از آن آمرزندهی مهربان است.
آیات 118 و 119
حضرت ابراهیم(ع)
آیین اسلام، همان آیین حضرت ابراهیم(ع) است. تمام چیزهاى پاكیزه در آیینِ او حلال و هر چیز ناپاكى حرام بود. حضرت ابراهیم(ع) همواره مطیع فرمان خدا بود و نعمتهاى او را سپاسگزارى مىكرد. خداوند مهربان حضرت ابراهیم(ع) را این چنین معرفى مىفرماید:
به راستى ابراهیم پیشوایى مطیع خدا، پیرو حق بود و هرگز از مشركان نبود؛ نعمتهاى او را سپاسگزار بود. او را برگزید و به راه راست هدایتش كرد. و در دنیا به او نیكویى دادیم و به راستى او در آخرت حتماً از شایستگان است. سپس به تو وحى كردیم كه از آیین ابراهیم حقگرا پیروى كن و او از مشركان نبود.
آیات 120 الى 123
شنبه تعطیل بود
حضرت موسى(ع) طبق آیین حضرت ابراهیم(ع) روز جمعه را براى قوم بنىاسرائیل روز تعطیل اعلام كرد. اما آنان به بهانههاى گوناگون مخالفت كردند و روز شنبه را براى تعطیلى ترجیح دادند. خداوند روز شنبه را براى آنان تعطیل قرار داد. اما آنان در تعطیلى روز شنبه هم اختلاف كردند. گروهى به این دستور احترام گذاشتند و گروهى احترام آن را شكستند و به مجازات الهى گرفتار شدند. خداوند مهربان مىفرماید:
جز این نیست كه شنبه بر كسانى قرار داده شد كه در مورد آن اختلاف مىكردند؛ و به راستى پروردگارت میان آنان در مورد آنچه اختلاف مىكردند روز رستاخیز داورى مىكند.
آیهی 124
با حكمت و پند دعوت كن
مسلمانان براى هدایت مخالفان دستور دارند كه با علم و دانش و همراه با پند و نصیحت گفتوگو كنند و با بهترین روش وارد بحث شوند، زیرا وظیفهی آنان فقط دعوت است. خداوند مهربان روش بحث و گفتوگو با مخالفان را بر پیامبر(ص) چنین وحى فرمود:
با حكمت و پند نیكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به روشى كه نیكوتر است مجادله كن. به راستى پروردگارت به كسى كه از راه او گمراه شده داناتر است و او به هدایت یافتگان داناتر است.
آیهی 125
صبر كنید
خداوند مهربان به مسلمانان دستور مىدهد كه اگر خواستند مخالفان را مجازات كنند فقط به مقدارى كه به آنان ظلم شده، مجازات كنند و حتى اگر قدرت پیدا كردند گذشت كنند و صبر پیشه سازند؛ همان كارى كه پیامبر(ص) در برابر كافران مكه انجام داد. او پس از فتح مكه مىتوانست انتقام جنگ احد را بگیرد و قاتلان مسلمانان، به ویژه عموى گرامیش حمزه(ع)، را مجازات كند؛ اما با صبر و شكیبایى از آنان گذشت و این مهربانى و بخشش وى باعث شد گروه زیادى از كافران مسلمان شوند. فرمان خداوند بخشنده چنین است:
و اگر مجازات مىكنید همانگونه كه مجازات شدهاید مجازات كنید، و اگر صبر كنید، البته آن براى صابران بهتر است. و صبر كن و صبر تو جز به توفیق خدا نیست و بر آنان اندوه مخور و از آنچه نیرنگ مىكنند دلتنگ مباش. به راستى خدا با كسانى است كه پرهیزكارند و كسانى كه نیكوكارند.
آیات 126 الى 128
منبع: آشنایی با قرآن کریم برای نوجوانان
جزء چهاردهم قرآن کریم، آیات ١ الى ١٢٨ سورهی نحل